با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
کارگروه اندیشهورزی زنان و خانواده وزارت فرهنگ فعال شد
کارگروه مشورتی و اندیشهورزی زنان و خانواده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صبح روز یکشنبه 5 تیرماه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز به کار کرد.در این نشست محمدمهدی اسماعیلی به دغدغههای رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره افزایش جمعیت اشاره کرد و اظهار داشت: «رهبر معظم انقلاب در مناسبتهای مختلف در زمینه «جمعیت» دغدغههای خودشان را بیش از گذشته مطرح میکنند که بدونشک این دغدغهمندی معظم له حکایت از اهمیت بسیار بالای پرداختن به مقوله جمعیت در کشور دارد.»
رئیس شورای فرهنگ عمومی کشور ابراز امیدواری کرد تا در کارگروه مشورتی حوزه زنان و خانواده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گامهای مؤثری در راستای تحقق مطالبات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برداشته شود.
اسماعیلی با بیان اینکه این کارگروه ضمن فعالیت در امور مشورتی حوزه زنان و خانواده، جایگاه حقوقی نیز دارد ابراز امیدواری کرد تا در قالب فعالیتهای این کارگروه به جمعبندی قابل تأمل در حوزه جمعیت و خانواده نیز برسیم.
عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: «یکی از مهمترین دغدغههای پیشروی موضوعات مرتبط با تحکیم خانواده، رشد سطح کیفی تولیدات فرهنگی و هنری است که باید با خلق ایدههای نو، شرایط تولیدات ارزشمندی در حوزههای سینما، نمایش، موسیقی و کتاب با موضوع «زنان و خانواده» فراهم شود.»
اسماعیلی در بخش دیگری از سخنان خود «تغییر ریلگذاری حوزه فرهنگ» را از مهمترین مأموریتهای وزارت فرهنگ برشمرد و تأکید کرد: «در راستای تغییر ریلگذاری حوزه فرهنگ باید بینش عمیق نسبت به ظرفیت عظیم فرهنگ و هنر اصیل، بومی و مردمی داشته باشیم تا نتیجه این بینش به تولیدات ارزشمند حوزههای مختلف فرهنگی و هنری منجر شود.»
عضو کابینه دولت مردمی در ادامه سخنان خود با تأکید بر ایجاد همافزایی ظرفیت نهادهای مختلف و شبکههای مردمی، اظهار داشت: «امکانات و ظرفیتهای عظیم ۲۶هزار کانون فرهنگی و هنری مساجد، هفت هزار و ۵۰۰امامزاده و سه هزار و ۷۰۰کتابخانه فقط بخشی از ظرفیتهای عظیم شبکههای مردممحور است که این ظرفیتها باید با همافزایی برنامهریزی شده، میزبان فعالیتهای مردمی حوزههای فرهنگی و هنری جبهه انقلاب باشد.»
در پایان نخستین جلسه کارگروه مشورتی و اندیشهورزی حوزه زنان و خانواده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، احکام اعضای این کارگروه از سوی وزیر فرهنگ اهدا شد.
گپوگفت «ایران» با «غلامرضا امامی» به بهانه انتشار ترجمهای از «عبدالرزاق گورنه» نویسنده برنده نوبل ادبی
صدای رسای پناهجویان در سرزمینهای بیگانه
مریم شهبازی/
علاقهمندان ادبیات جهان «غلامرضا امامی» را بیشتر به ترجمههایی که از زبان ایتالیایی انجام داده میشناسند، هرچند که او به انگلیسی هم تسلط دارد و به تازگی ترجمهای از «خاطره کوچ»، نخستین رمان «عبدالرزاق گورنه»، نویسنده آفریقاییتبار برنده نوبل ادبی را به همت انتشارات «گویا» روانه کتابفروشیها کرده است. نکاتی درباره این کتاب را در گپوگفت امروزمان با امامی میخوانید.
مهاجری که زادگاهش را فراموش نکرد
نام «عبدالرزاق گورنه» بهعنوان یکی از برگزیدههای آفریقاییتبار در فهرست نویسندگان برنده جایزه نوبل ادبی درج شده، نویسندهای تانزانیایی که در سالهای دور نوجوانی به همراه خانوادهاش روانه انگلستان میشود. «خاطره کوچ» نخستین داستان بلند این نویسنده به شمار میآید. غلامرضا امامی این کتاب را در همکاری مشترکی با فرشته عبدلی ترجمه کرده است. او در پاسخ به این که انتخاب وی چقدر تحت تأثیر کسب نوبل ادبی گورنه بوده به «ایران» میگوید: «بیتردید این مسأله مؤثر بوده، من هم نظیر دیگر اهالی کتاب بهدنبال اعطای نوبل به «گورنه»، نسبت به مطالعه نوشتههای وی کنجکاو شدم. «عبدالرزاق گورنه» نویسندهای مهاجر است. هجدهسالگی گورنه با وقوع کودتایی در زادگاهش همراه میشود؛ اتفاقی که بهدنبال آن بسیاری از مردم به خاک و خون کشیده شدند و او به ناچار بهعنوان پناهنده قدم به انگلستان میگذارد.»
نکته قابل توجه درباره گورنه این است که وی برخلاف بسیاری از مهاجران همسنوسال خود به مسیر خلاف و نادرست کشیده نمیشود و از همان دوره جوانی قدم به عرصه ادبیات میگذارد. امامی در این رابطه نیز تصریح میکند: «او آنچنان غرق نوشتن و تحقیق میشود که تا مقام استادی ادبیات انگلیسی در دانشگاه «کنت» انگستان پیش میرود. گورنه هرگز زادگاه و میهنش را فراموش نکرد و در همه مخلوقات ادبیاش به مسائل پناهندگان، مهاجران و همچنین رسوخ استعمار غرب پرداخت. با وجود تلاش افرادی نظیر وی برای نشان دادن بخشی از مشکلات دنیای مدرن، اما جهان امروز همچنان با بحران پناهندگان و آوارگان روبهرو است. تنها در یک سال گذشته 90 میلیون انسان، آواره و پناهنده شدند که از آن بین 35 میلیون نفر کودک بودند.»
همانطور که اشاره شد از دغدغههای مشترک در اغلب نوشتههای این نویسنده آفریقاییتبار میتوان به توجه خاص به تجربیات شخصی خود و دیگر مهاجران اشاره کرد. امامی ادامه میدهد:«اغلب آثار گورنه درباره پناهجویان و مهاجرانی همچون خودش است، افرادی که به امید برخورداری از زندگی بهتر، با گذشتن از درهها و دریاها به سرزمینی دیگر روی میآورند اما با مشکلاتی عدیده مواجه میشوند. در صورتی که بسیاری از اینها متأسفانه هرگز به آرزویشان دست پیدا نمیکنند و حتی جان خود را بر سر عبور از همان دریاها و درهها از دست میدهند.»
شاهنامه مشوق گورنه برای نوشتن درباره استعمار
آنطور که از برخی گفتههای قبلی گورنه و از طرفی صحبتهای غلامرضا امامی در این گفتوگو برمیآید، این نویسنده تانزانیایی تا اندازهای هم تحت تأثیر ادبیات شرق و حتی ایران بوده است. مترجم رمان «خاطره کوچ» در این رابطه نیز میگوید:«وی در مصاحبهای از این گفته که داستانهای هزار و یکشب و شاهنامه فردوسی را در روزگار کودکی از مادربزرگش شنیده و شیفته آنها شده است. حتی تأکید کرده دلبستگی به این آثار شاخص انگیزهای شده که بعدتر، وقتی قدم به دنیای نویسندگی میگذارد از مهاجران و مسائل آنان بنویسد. بگذارید برای کمک به شناخت بیشتر مخاطبان به بخشی از بیانیه هیأت داوران نوبل ادبیات درباره اعطای این جایزه به «عبدالرزاق گورنه» اشاره کنم که در آن آمده: (گورنه بهدلیل نوشتههای رسوخگر و دلسوزانه در زمینه تأثیرات استعمار و سرنوشت پناهجویان در میانفرهنگ و قارهها شایسته دریافت این جایزه شده است.)»از این نویسنده 74 ساله تا به امروز ۱۰ رمان و یک مجموعه داستان کوتاه با عنوان «مادرم در یک مزرعه در آفریقا زندگی میکرد» در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. امامی در پاسخ به این که چرا از میان آثار گورنه سراغ ترجمه یکی از نخستین نوشتههای وی رفته تصریح میکند:«خب این نخستین داستان بلند گورنه به شمار میآید که از قضا نوشته قابل توجهی نیز هست. در ارتباط با جایگاه ادبی این نویسنده در عرصه جهانی به چند نقل قول دیگر اشاره میکنم. «میشل رابرتز» منتقد ادبی نشریه «ایندیپندنت» درباره این کتاب نوشته: «فکر نمیکنم تاکنون رمانی را خوانده باشم که به گونهای چنین دلنشین، از دست دادن خانه، زادگاه و آرزوی دلبستگی را روایت کند.» مهاجرت و استعمار در آفریقا درون مایه داستانهای بلند این نویسنده تانزانیایی است. منتقد ادبی روزنامه گاردین هم دربارهاش نوشته که خاطره کوچ داستانی گیرا با کلامی شورانگیز، تند و تیز، اثری تسخیرناپذیر از خاطره گمگشتگی است.»
به گفته امامی، آثار این نویسنده را میتوان بازتابی از زندگی خودش دانست. او در کتاب «خاطره کوچ» و دیگر آثارش تلاش کرده صدای رسای پناهجویان و مهاجرانی شود که به ناگزیر در سرزمینی بیگانه زندگی میکنند، افرادی که غم غربت در دل دارند و همواره در حسرت و به یاد ریشهها و خاطرههای زادگاهشان هستند.
وی در پاسخ به این سؤال که نوشتههای گورنه تنها از منظر مضمون قابل تأمل هستند یا جایگاه ساختاری آنها هم توجه منتقدان را به خود جلب کرده ادامه میدهد:«بحث عمده درباره مضمون نوشتههای وی است، با این حال نمیتوان منکر ساختار نوشتاری داستانهای وی شد. » بنابراین گزارش، با ترجمه مشترک غلامرضا امامی و فرشته عبدلی از رمان «خاطره کوچ»، علاقهمندان ایرانی ادبیات جهان برای نخستین مرتبه شاهد اثری از «عبدالرزاق گورنه» نویسنده آفریقاییتبار برنده نوبل ادبی در کتابفروشیهای کشورمان هستند. با این حال امامی در پایان گفتههای خود تأکید میکند که دیگر سراغ ترجمهای از گورنه نخواهد رفت. هر چند که بهعنوان سرویراستار در سهترجمه از آثار این نویسنده تانزانیایی همکاری داشته است. بنابر گفتههای امامی، کار ترجمه این سه کتاب هم به پایان رسیده است اما وی اطلاعرسانی درباره ناشر و زمان انتشار آنها را به زمانی دیگر موکول کرد.
ششمین نویسنده آفریقاییتبار برنده نوبل
نسخه اصلی کتاب «خاطره کوچ» سال 1987 منتشر شده که هماکنون ترجمهای از آن به همت و با کار مشترک غلامرضا امامی و فرشته عبدلی روانه کتابفروشیها شده است.پیش از این هیچ ترجمهای از کتابهای «عبدالرزاق گورنه» در اختیار علاقهمندان ادبیات جهان در کشورمان قرار نگرفته بود. کتاب با یک زندگینامه کوتاه از گورنه هم همراه شده، متن سخنرانی وی در مراسم دریافت نوبل ادبیات نیز به ترجمه امامی ضمیمه شده است. ناشر هم در توضیحات بیشتری برای معرفی این نویسنده تانزانیایی، دست به درج چند سطری به این مضمون زده:«عبدالرزاق گورنه (گورنا) استاد دانشگاه و نویسنده، در سال ۱۹۴۸ در «زنگبار» که حالا بخشی از تانزانیا به شمار میآید متولد شد. او پس از مهاجرت به انگلیس، در ۲۰سالگی داستاننویسی را آغاز کرد. کتاب «خاطره کوچ» اولین رمان گورنه است که همزمان با نوشتن رساله دکترای خود آن را تمام کرد. گورنه به زبان انگلیسی مینویسد، از وی تا به امروز 10 رمان و یک مجموعه داستان کوتاه با عنوان «مادرم در یک مزرعه در آفریقا زندگی میکرد» منتشر شده است. براساس اطلاعات مندرج در خبرگزاریها، «رمان بهشت» از مهمترین آثار گورنه محسوب میشود که در زمان انتشارش به فهرست کوتاه جایزه «بوکر» نیز راه یافته بود. «گریز» و «کنار دریا» هم دو رمان معروف دیگر این نویسنده هستند. نکته جالب توجه درباره گورنه این است که نام وی بهعنوان ششمین نویسنده آفریقاییتبار در میان فهرست برگزیدگان نوبل ادبیات جای گرفته است.
مترجمی پیشکسوت در حوزه ادبیات ایتالیایی
در میان مترجمان امروز، غلامرضا امامی یکی از چهرههای پیشکسوت ادبیات داستانی در زمینه ترجمه به شمار میآید. این مترجم و سرویراستار با وجود تسلط به زبانهای ایتالیایی و انگلیسی عمدتاً به انتخاب آثاری از زبان ایتالیایی تمایل دارد. از جمله دلایلی که سبب تمایز ترجمههای امامی شده میتوان به تسلط وی به ادبیات فارسی و از سویی رفتوآمد مداوم به ایتالیا اشاره کرد. زندگی در محیطی که زبان مبدأ هر کتابی به شمار میآید سبب میشود که مترجم حتی در جریان اصطلاحات رایج و تغییرات زبانی هم قرار بگیرد. در میان آثاری که به همت این مترجم و نویسنده روانه کتابفروشیها شدهاند میتوان به نوشتههایی از «ایتالو کالوینو» و «جانی روداری» اشاره کرد که هر دو از نویسندگان سرشناس ایتالیایی در عرصه جهانی به شمار میآیند. امامی، سال 1396 نخستین ترجمه بیواسطه از زبان اصلی «پینوکیو» نوشته «کارلو کلودی» را در اختیار علاقهمندان قرار داد؛ ا لبته پیشتر ترجمههای متعددی از این نوشته مشهور در اختیار علاقهمندان قرار گرفته بود، اما همه آنها از زبانهای واسطه نظیر انگلیسی انجام شده بودند. امامی آثاری هم از عربی ترجمه کرده که در بین آنها اسامی نویسندگانی همچون «غسان کنفانی» دیده میشود.
آلبوم «ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی» محسن نفر رونمایی شد
مضراب هایی زلال از سرچشمه نغمه های ایرانی
ندا سیجانی-
به گفته محسن نفر، «ردیف موسیقی ایرانی عهد بزرگان و موسیقیدانان ما با موسیقی ایرانی است و اگر کسی با ردیف مخالف است، عهدی با آن ندارد»این آهنگساز، پژوهشگر و نوازنده تار، در مراسم رونمایی از مجموعه تازهاش با عنوان «ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی»، (با تکنوازی تار محسن نفر) به روایت موسی معروفی که روز گذشته در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد، در دفاع از ردیف موسیقی ایرانی بیان کرد: برخی ازدوستان که تحصیلات موسیقی دارند یا استاد دانشگاه هستند و حتی به عنوان محقق و پژوهشگر معروفند، با ردیف موسیقی ایران مخالف هستند و بنده با دقت اندکی در احوال این دوستان به این نتیجه رسیدم که اکثریت آنها موسیقی ایرانی را بخوبی نمیشناسند و ردیف موسیقی کار نکردهاند و شناختی از آن ندارند. براین اساس کسی که چیزی را نمیداند، مخالفت کردن با آن موضوع حائز ارزش و اهمیت نیست اگرچه صاحب معروفیت و کرسی دانشگاه هم باشد.
جایگاه ویژه موسیقی ایرانی در جغرافیای جهان
او در ادامه بیان داشت: دوستان دیگری هستند که آنها را سنگوارههای هنری می توانیم بنامیم ،چرا که کاری جز اجرای ردیف ندارند. یعنی جوشش هنری نداشته و فقط میتوانند ردیف نوازی کنند، یعنی هیچ چشمه و آفرینش و خلاقیت هنری ندارند. این عزیزان هم به نظرم دشمنان ردیف هستند چون عملکردشان علیه ردیف است، چون فقط و فقط ردیف اجرا میکنند و وقتی هم چنین رویکردی وجود داشته باشد، مردم در برابر ردیف حالت دفاعی میگیرند. در حالی که باید بدانیم ردیف بسیار مقوله با اهمیتی در موسیقی ماست و میتواند منبع سرشاری از آفرینشهای هنری جدید باشد. پس بهتر است ریشهها را حفظ کنیم ،اما به تولد شاخههای جدید در این درخت ریشهدار هم توجه کنیم.این مدرس موسیقی ردیف را «عهد بزرگان و موسیقیدانان ما با موسیقی ایرانی» تعریف میکند و در این باره اظهار کرد: اگر با چیزی عهدی نداشته باشیم، پایبندی و وفاداری هم وجود ندارد، براین اساس کسی که با ردیف مخالف است عهدی با آن ندارد. موسیقی ایرانی یک خصوصیت و صفت خاص است که در جغرافیای جهانی جایگاه و صفت ویژه دارد که با همه موسیقیهای دیگر کشورها متفاوت شده است. اگر ما به ردیف موسیقی ایرانی که سرچشمه و گنجینه همه نغمههایی است که در تاریخ موسیقی ایران رخ داده بی اعتنایی کنیم آیا جز این است که به خودمان و به همه ارزشهایی که صاحبان ارزش و کرامت دراین جغرافیا واقع کردهاند، بی اعتنایی کردهایم؟ اهمیت ردیف موسیقی ایران مساوی با اهمیت کشور و فرهنگ و تاریخ و تمام ارزشها و ارزشمندیها و ارجمندیهایی است که بزرگان سرزمین ما انجام دادهاند.
اهمیت بیشتر موسیقی ایرانی از نفت و فرش ایرانی
محسن نفر به قدمت و ارزش موسیقی ایرانی اشاره کرد و گفت: اگر اقتصاد ایران را به نفت میشناسند یا در صنایع دستی به فرش ایرانی، از نگاه من موسیقی ما اهمیتش بیشتر از نفت یا فرش ایرانی است ،چرا که موسیقی ما از سپیده دمان تمدن سابقه تاریخی داشته است و همه اهل موسیقی مدیون استادان بزرگی هستند که در طول تاریخ این نغمهها را حفظ کردهاند، نغمههایی که هویت ما و وجهه مشخصه ما است. این نغمهها از آن استادان به شاگردانشان که استادانی شدند، منتقل شد و در این باره زحمت کشیدند و آن را حفظ کردند و همه این نغمهها به ردیف موسیقی ایرانی تبدیل شد. بنا براین هرچقدر در حفظ، اشاعه و گسترش این نغمه و غیرتمندی نسبت به آنها تلاش و کوشش کنیم باز هم کم است. در آخر به سهم خودم از تمام مراکزی که از هویت و تاریخ این سرزمین حفاظت میکنم، تشکر میکنم.
مجموعه ای با یک تکنیک اجرایی صحیح
شهرام صارمی هم درباره این اثر گفت: در این آلبوم، به گستره اصلی محتوای موسیقی ایرانی که ردیف است پرداخته شده و البته برای اولین بار نبوده و قبلتر هم چنین آثاری منتشر شده، اما با اطمینان خاطر میگویم، این اثر خاص خواهد بود ،چرا که مبتنی بر آموزشها و کلاسهایی است که خود استاد نفر نزد یک نسل طلایی از موسیقیدانان بسیار شاخص ایرانی فراگرفته و در درجه دوم این مجموعه با یک تکنیک اجرایی صحیح جملهبندی صحیح و سایر خصوصیات موسیقی اجرا شده است.او درادامه صحبتهایش گفت: ردیف اساساً موضوعی برای آموزش بوده و کسانی که با آثار استاد محسن نفر آشنایی دارند چه در کارهای گروهیشان یا تک نوازیهایشان متوجه این صحبت بنده خواهند شد که آقای نفر در اجرای موسیقی دستگاهی ایران، کاملاً از ردیف به عنوان یک دستمایه استفاده کرده که دارای محتوایی جدید، بداهه و ساخته و پرداخته تفکر و اندیشه خودش بوده است و این نگاه صحیحی به ردیف موسیقی دستگاهی ایران است و اطمینان دارم طی سالهای آینده جایگاه خودش را به عنوان یک اثر مبتنی بر آموزش و اجرای صحیح در بین اهل موسیقی باز خواهد کرد.
موسیقی ردیف دستگاهی چراغ راه روشن آیندگان
فاضل جمشیدی خواننده موسیقی ایرانی هم به آشنایی خود با محسن نفر اشاره کرد که به سالهای منتهی به دهه ۶۰ برمیگشت و او را از جمله آهنگسازان و نوازندگان قدرتمند موسیقی ایرانی معرفی کرد که از آن سالها تا کنون خدمات ارزشمندی را به جامعه موسیقی ارائه داده است و به اعتقاد او، موسیقی ردیف دستگاهی ایران، با اندکی خلاقیت و نوآوری میتواند چراغ راه روشنی برای آینده موسیقی کشورمان باشد که بتواند به واسطه حضور هنرمندانی چون محسن نفر، هم به کمیت توجه شود و هم به کیفیت. میلاد عرفانپور مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری، امیرحسین سمیعی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، جمشید جم خواننده قطعه ماندگار «یار دبستانی»، محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از دیگر سخنرانان این مراسم بودند.
مراسمی برای90 سالگی جشنواره ونیز
مراسم ویژهای روز شنبه ۹ جولای (۱۸ تیر) به مناسبت نودمین سالگرد آغاز به کار جشنواره ونیز، قدیمیترین جشنواره سینمایی جهان برگزار میشود.این رویداد با یک کنفرانس بینالمللی در کتابخانه آرشیو تاریخی بینال افتتاح میشود و سپس با حضور «روبهرو چیکوتو» رئیس دوسالانه ونیز، نسخه ایتالیایی کتاب «هنر بینالمللی سینماتوگرافی ونیز» نوشته پروفسور «جیان پیرو برونتا» و با حضور «آلبرتو باربرا» مدیر باسابقه این جشنواره رونمایی میشود.
مروری بر تاریخچه برگزاری ونیز در دهه ۱۹۴۰ کار بسیار دشواری است. با این حال آنچه مشهود است جان دوباره یافتن این رویداد هنری از سال ۱۹۴۶ تا پایان جنگ جهانی است. برای اولین بار زمان برگزاری آن براساس توافقی که با جشنواره نوظهور کن در فرانسه منعقد شده بود، در ماه سپتامبر آغاز شد و جایگاه خود را بهعنوان رویدادهای مهم صنعت سینما دوباره به دست آورد.در بیست سال اخیر، این جشنواره به توسعه و بسط خود براساس طرح هنری ایجاد شده پس از جنگ ادامه داده است.جشنواره ونیز امروزه بهعنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جشنوارههای سینمایی جهان ادامه میدهد که سهم بسزایی در فصل جوایز سینمایی نیز ایفا کرده است./ایسنا
استقبال هنرمندان پیشکسوت از دوز چهارم واکسن
همزمان با آغاز تزریق دوز چهارم واکسن هنرمندان پیشکسوت از صبح پنجم تیرماه؛ مؤسسه هنرمندان پیشکسوت شاهد استقبال بالای هنرمندان و خانوادههای آنها در محل این مؤسسه بود.در کنار حضور نمایندگان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کادر درمان، تمامی گونههای داخلی و خارجی واکسن کرونا (سینوفارم، آسترازنکا، فایزر، کووبرکت و...) در محل این مؤسسه وجود دارد و هنرمندان با توجه به نوع واکسنی که در سه دوز پیشین گرفتهاند؛ دوز چهارم خود را نیز بر همین اساس دریافت میکنند.در روز نخست، محمود اسلامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نمایندگی از محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در محل مؤسسه حاضر شد.وی ضمن دیدار با هنرمندان حاضر با اشاره به گفتههای رئیسجمهور دولت سیزدهم مبنیبر آنکه رسیدن به ایمنی نسبی نباید باعث سادهانگاری در جامعه شود از حضور هنرمندان بنا به اطلاعیه ستاد ملی مقابله با کرونا جهت دریافت دوز چهارم و تقویتی تقدیر و تشکر کرد.سیدعباس عظیمی مدیر مؤسسه هنرمندان پیشکسوت نیز با تأکید بر لزوم تزریق دوز چهارم واکسن افراد بالای ۷۰ سال از حضور دلگرمکننده هنرمندان پیشکسوت در محل این مؤسسه تشکر کرد. /ایرنا
ظهور نگاتیوهای زلزله بم پس از دو دهه
سعید فلاح فر در تازهترین نمایشگاه خود، نگاتیوهای قدیمی و تغییر کیفیت یافتهای از زلزله بم را به نمایش گذاشته است. در این تجربه تازه مخاطب عکسهایی را از زلزله بم میبیند که دستخوش گذشت زمان شده است.این هنرمند عکاس درباره اینکه چرا پس از دو دهه به سراغ زلزله بم رفته میگوید:«بلافاصله بعد از زلزله سال ۱۳۸۲ بم بهعنوان کارشناس میراث فرهنگی به بم و ارگ تاریخی آن اعزام شدم و برای مستندسازی وضعیت موجود شروع به عکاسی کردم که البته آن روزها هنوز به شیوه آنالوگ انجام میشد.»وی ادامه میدهد: «نکتهای که بعدها در عکسهایم متوجه شدم این بود که در قاب اغلب آنها به شکلی تقریباً ناخودآگاه نشانهای از حیات گنجانده بودم. گاهی یک پرنده، گاهی پرسوناژ انسانی، بوتهای سبز و خاک گرفته یا هواپیمای مسافربری و امدادی در افق. سالها تصور میکردم آن نگاتیوها را گم کردهام. اما خوشبختانه بعد از حدود پانزده سال آنها را در انبار خانه پدری پیدا کردم. با کمال تعجب متوجه شدم نگاتیوها به مرور زمان و به خاطر شرایط نامساعد نگهداری، تغییر حالت دادهاند و از قضا تصاویر بدیع و متفاوتی به وجود آوردهاند.»
گفتنی است که نمایشگاه عکس و چیدمان «مُخاطره» در گالری «یافته» تهران برپا است و تا ۲۴ تیرماه میزبان علاقهمندان خواهد بود./ایسنا